DOWNLOAD CITY شهر دانلود آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان چهار شنبه 8 خرداد 1392برچسب:داستان,داستان عجیب,اشباه,داستان اشباه,داستان جالب,, :: 11:45 :: نويسنده : رضا محمد زاده
روزی چند کار گر مشغول تخریب یک خانه ی قدیمی بودندکه ناگهان برق تمام ساختمان قطع شد و تمام وسایل تخریب کاری از کار افتاد ؟ کار گران تمام مسیر های برق را برسی کردند و هیچ مشکلی ندیدند کار گران که در طبقی پائین ساختمان بودن خواستند که کار تخریب را کمی عقب بیندازند ولی برق آسانسو ر نیز قطع بود ان ها خواستند از راه پله به بالا برونید ولی ناگهان دیدند راه پله بدون هیچ دلیلی ریزش کرده است !!!!!!!!!!! و ناگهان ان ها نوری در امتداد راه رو دیدند و ان را دنبال ردند ولی هر چه قدر ان نور را دنبال می کردند به جای نمی رسیدند کارگران که حدود 20 نفر بودند به سختی هم دیگر را می دیدند و تاریکی همچنان بیشتر می شد ان ها هر چه قدر که انجا می ماندند تعدادی از انان نا پدید می شدند سر انجام انها شبهی انسان مانند را دیدند که به طرف انان می اید یکی از کار گران از او عکس انداخت و ناگهان برق تمام ساختمان امد و شبه ناپدید شد ان ها به بیرون از ساختمان امدند و عکس شبح را به صاحب خانه نشان دادند و او گفت "او مادر من است که همیشه از تخریب این ساختمان مخالفت می کرد این داستان دروغ است ! نظرات شما عزیزان: موضوعات
پیوندهای روزانه
پيوندها
|
|||
![]() |